روزهایی که گذشت
سلام عزیز دلم کوچولوی قشنگم پسر نازنینم ببخشید که دیر شد دلم خیلی برات تنگ شده کوچولوی من امروز اومدم تاواست از روزهایی بگم که نتونستم بیام و بنویسم قربونت برم من وداداشی گلت وبابایی نازنینت یازدهم خرداد ماه راهی شمال شدیم تا این چند روز تعطیلی رو حسابی خوش بگذرونیم وشما هم تو دل مامانی یه حال وهوایی عوض کرده باشی ساعت ٥ غروب راه افتادیم تا بالاخره با اون ترافیک سنگین ساعت ١٢ شب رسیدیم ساری تادوشنبه که روز پدر بود تا ساعت ١شب ساری بودیم ساعت ١ به سمت تهران راهی شدیم وساعت ٧صبح رسیدیم خونه خلاصه جونم واست بگه که خیلی خوش گذشت مهمونی رفتیم .دریا رفتیم که خیلی عالی بودخلاصه دور هم بودنمون خودش کلی لطف وصفا د...
نویسنده :
مامان اهورا
19:18